جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی هنری: (تعداد کل: 1)
بی هنری
[هُ نَ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی بی هنر. بی وقوفی. ناکارآزمودگی. (ناظم الاطباء). || بی مایگی و بی کمالی. فقد فضیلت و کمال. بی کمالاتی :
چون سپیدار سر ز بی هنری
از ره مردمی فرونارند.ناصرخسرو.
تاک رز از انگور شد گرامی
وز بی هنری ماند بید، رسوا.ناصرخسرو.
قاید بخت بود بی هنری.سیف اسفرنگ.
از...
چون سپیدار سر ز بی هنری
از ره مردمی فرونارند.ناصرخسرو.
تاک رز از انگور شد گرامی
وز بی هنری ماند بید، رسوا.ناصرخسرو.
قاید بخت بود بی هنری.سیف اسفرنگ.
از...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.